جمال در حجاب، عفاف درنگاه
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان-+ کتاب حجاب نوشته رحمتالله شریعتینجفآبادی است و انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد اصفهان آن را منتشر کرده است. این کتاب درباره جمال در حجاب، عفاف در نگاه و کمال در زنان است.
در مورد حجاب اسلامی، جایگاه، نقش، حقوق زن، مسئله نگاه و ویژگیهای زنان در کتاب حجاب چند مطلب مهم و مورد نیاز تحقیق و پیجویی میشود که از این قرار هستند: حجاب در جهانبینی دینی به این معناست که مرتبه هر موجودی عین آن موجود است و تخطی از آن مرتبه، نابودی آن موجود است، بنابراین تخطی محال است و در حکمت عملی و شریعت نبوی به معنای این است که زن با ستر، موقعیت توأم با کرامت خود را حفظ میکند و الا نابود میشود. عدهای که به حجاب ایراد میگیرند آن را به معنای اولیهاش که «درپردهکردن و بازداشتن از درآمدن و حائل میان دو چیز و سدّ و حبس» است گرفتهاند، درحالیکه در اسلام ستر و پوشش، مطرح است و اساس آن هم حیا و بزرگواری روح و طهارت روان و جمال برای زنان است، پس حجاب در معنای جدید همان روگیری است. حجاب از ضروریات اسلام است و به عنوان اصل تلقی میشود ولی فرم و شکل آن، فرع و قابل تغییر است. بهترین ستر و حجاب چادر است و منافات با آزادی زن در هیچ زمینهای ندارد و تخطی از آن یا بدحجابی، عامل سلب حریت و عین اسارت و نفس حقارت و خودهلاکت، در دنیا و آخرت و رسوایی دو جهان است. از عناد و خصومت و دشمنی ملحدین نسبت به پوشش زن متوجه میشویم که پوشش از لحاظ اقتصادی و پیوند خانوادگی و امنیت اجتماعی و مسئله سیاسی، حماسی، دینی و معنویت بشری، نقش زیاد و فراگیر دارد و آن، علت اصلی در نابودی دشمن بینالمللی و مهاجم جهانی و عامل پیشرفت صنعت، علم و هنر است. جواز عدمپوشش صورت زن، مستلزم جواز رؤیت آن نیست.
از دیگر موارد بررسیشده در این کتاب میتوان به این گزینهها هم اشاره کرد: از دلایل وجوب حجاب، عقل، فطرت، شرع، حیا، سلامتی جان، حفظ نسل و تعالی انسان است.
ایمان، تقوا و عمل صالح که اساس ارزش انسان است، بین زن و مرد تفاوتی ندارد، چراکه روح، مذکر و مؤنث نیست.
تفاوت زن و مرد محکوم نیست، بلکه تبعیض، مطرود است. قرآن اختلاف مرد و زن را از لحاظ جنسیت بلکه صنفیت تأیید کرده است که آن، مربوط به تن و جسد است، نه روح و کمال. اساساً تبعیض، ترکیب ناموزون و زشت و تفاوت، تألیف موزون و زیباست.
اسلام از طریق حجاب، از جهت توسعه اقتصادی که فیالمثل همان به کار افتادن کارخانههای پارچهبافی برای تهیه چادر و توزیع و دوزندگی و متنبهساختن مردم از زیبایی حجاب و زینت لباس است، دنیا را متحول کرد.
آیین حضرت محمد (ص) به طهارت جامعه بسیار زیاد عنایت دارد که مهمترین عامل آن کنترل نگاه و مراعات پوشش و حکمت در افکار و ظرافت در گفتار و ادب در رفتار است.
اکنون غرب بیشتر مصداق بارز جاهلیت دیگری است که زن را بازیچه تبلیغات برای سرمایهداران بزرگ و عامل نمایش فیلمهای خلاف عفت عمومی و سبب انحراف جوانان دختر و پسر و اغفال آنها از جمال انسانیت و او را وسیله اعتیاد، بزهکاری، عیاشی، کیافی و وسیله کشاندن آنها به سمت و سوی زیباییهای زودگذر و زرق و برق دنیای دَنی و زر و زور و تزویر و او را علت غفلت آنها از رحمت رحمانی و میل به خصلت شیطانی قرار داده است.
ریشه تمام گناهان از ناحیه نگاه انحرافی و لباس مبتذل و اصلاح (پیرایش و آرایش) خلاف شرع و حجاب مغایر عرف (بدحجابی) و آرایش را در معرض نامحرمان گذاشتن و تبرج جاهلیت قرن بیستم و بیستویکم و برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی و افکار و گفتار و رفتار ناهنجار و همکلام شدن زن و مرد نامحرم و مشکل جلوه دادن امر ازدواج است.
عرفان اسلامی و رهبانیت دینی، به کوه و دشت و دمن پناه بردن و به فرار از جامعه و خانواده و دوری از سیاست و دنیا و پست نیست. کافی است انسان مدت کمی از نگاه کردن خلاف شرع و بدحجابی و لباس خالی از عفاف و عدمرعایت حقوق خانواده دست بردارد، آن وقت خواهد یافت که به دولت عزت و ثروت اقتدار و کرسی کرامت و عرش عفت و معراج عبودیت و بهشت ربوبیت و رتبه فنا و پست باقی به بقاء الله رسیده است.
عاقلانه نیست که شخص، عاشق امر مجازی که زیبایی محدود و نسبی و زودگذر دارد، شود و از حقیقت امر و معشوق مطلق و دائمی و بینهایت باز بماند. ما نباید مصداق کسانی باشیم، بلکه باید بهره خود را از دنیا بگیریم تا آخرت سعادتمندانه نصیب ما شود، نه آخر و عاقبت شقاوتمندانه. امام علی (ع) در مذمت زنان مطالبی به ویژه در خطبه هشتادم نهجالبلاغه دارد، از جمله اینکه آنها، در ایمان، عقل و اقتصاد نقص دارند که عدهای آن نکوهشها را کلی و همیشگی و مربوط به طبیعت آنها نمیدانند، بلکه عارضی و منوط به موقعیتی خاص تلقی میکنند و این در حالی است که نویسنده این کتاب هیچ نوع نکوهشی از بیان آن حضرت استنباط نمیکند، علاوه بر اینکه فریقی گفتهاند که عنوان مذمتگونه خطبه از سیدرضی است، نه از آنِ آن امام همام.
نظر فلاسفهای مانند ملاصدرا و ملا هادی سبزواری پیرامون جایگاه و نقش زن، نقل و نقد و بررسی میشود، چراکه رأی آنها در این خصوص دستاویزی برای حمله به بزرگان دین و چه بسا خود دین از سوی روشنفکرمآبان شده است.
شبهاتی در مورد بانوان از سوی خودی و غیرخودی وجود دارد که به اهم آنها جواب داده میشود تا در این باب، معضلات حل شوند، چون اساس جهانبینی و شاکله و سیرت انسان مخصوصاً زن در خانه و کاشانه شکل میگیرد، بنابراین پیرامون خانواده مطلوب دینی پژوهشی مستوفا تحت عنوان «خانواده در اسلام» در آغاز کتاب انجام گرفته است.